عشق من....
انزلی چی آبای
چو تاک اشک فشاندی شراب از آب در آمد
نظرات شما عزیزان:
عرق به گونه نشاندی گلاب از آب در آمد
هزار خوشه ی خوشرنگ و ناب در خم خامی
به قصد خیر فشردیم و آب از آب در آمد
کنون که رحل اقامت در این سرای فکندی
عمارت دل ما هم خراب از آب در آمد
به زیر سایه مضمون گیسوان سیاهت
هرآنچه شعر سرودیم ناب از آب در آمد
تمام عمر سرودیم در هوای تهمتن
دریغ و درد که افراسیاب از آب در آمد!
Power By:
LoxBlog.Com |